روز جمعه ....
یاران و همرهان عزیز سلام
از ساعت شش عصر برق ها قطع شده و الان تو تراس فرش پهن کردم و خواهم تقریباً تاریک شده ،منتظرم ساعت هشت شب برق وصل بشه.باطری لپ تاپ هم شارژش تموم شد و جمع اش کردم.چایی هم به پا هستش .
امروز از صبح خونه هستم و سر کار هم نرفتم و به نظرم اشتباه کردم که نرفتم.
بیشترش به خواب گذشت.و نزدیک ظهر یه بسته سه ساعتها همراه اول گرفتم و رفتم فیلم دانلود کردم.ساعت نزدیک دوازده هم رفتم ماشین سوار شدن و یه پرس چلو مرغ واسه ناهار گرفتم.دیگه تنها و مجردی زندگی کردن بهتر از این نمیشه ها🥴
+ دیروز همکارم بهم میگفت که تو دلبستگی تو شهر غریب داری وگرنه اینجا موندگار نمیشدی،هر چی بهشون گفتم نه ،من با کسی نیستم و اصلا دوست دختری ندارم باورش نشد که نشد🤗🥴😅
+ این ماه مرداد که تموم شد با هیچ کدوم از همکاران بیرون نرفتم و خونه هم کسی نیومد یعنی اصلا حوصله کسی رو ندارم که بیان یا برم،شاید علتش به خاطر شرایط بد مالی هستش .
+هفته گذشته از حقوق اردیبهشت ماه علی الحساب به همه نفری 17 میلیون دادن و چاره ای هم نیست و باید با شرایط ساخت دیگه.بیچاره همکارای متاهل و مستاجر اونا چطوری زندگی میکنند.🥴
سلام.این برق رفتن هم امانمون رو بریده