یاران و همرهان عزیز سلام
دیروز جمعه سر کار رفته بودم و تا ساعت دو اونجا بودم.بعد تعطیلی از اونجا زدم بیرون نمیدونم چرا یهویی گفتم تارتغریکی هوا وقت زیاد دارم و ب اره برم اطراف اصفهان به خواب و هوایی عوض کنم.یهو فرمون ماشین چرخوندم سمت جاده شهرکرد.
از آخرین بازی که اون سمت ها رفته بودم زمانی زیادی گذشته بود.جغده هم شلوغ بود و خیلی ها دیگه داشتن برمیگشتن و من تازه میرفتم.در اصل رفتم طرف سامان و چم ها.
یه زمانی با همکارم مجتبی اون سمت ها چندین بار رفته بودیم و کلا برام تجدید خاطره شد.چن نور،چم یوسفعلی ،چم کهریز،چم طاق و چه حیدر .در جاده کنار زاینده رود چقدر حجم آب هم کم شده بود.از مغازه سوپری یه کم تنقلات خریدم و دوربین م رو هم آماده کردم و شروع به عکس گرفتن کردم.رفتم سر همون جای همیشگی و اصلا جای پارک نبود و چقدر جمعیت اونجا بودن.یه سری ها اومده بودن داخل رودخونه و حسابی آب بازی میکردن و از خوشحالی شون حس خوبی گرفتم.ذو تا قایق بادی هم بود که اونایی که سوار بودن جلیقه پوشیده بودن و با اونکه فاصله داشتن عکس گرفتم که اون پسره پرسید چرا عکس میگیری و منم خوشم نیومد از رفتارش و عکسشون حذف کردم با اونکه از نمای پشتشون عکس گرفتم.یه کم همون اطراف قدم زدم و همه اون خاطرات خوب رو مرور کردم و بعدش سوار ماشین شدم و از همون مسیر رفت دوباره برگشتم که جاده حسابی ترافیک داشت.سررفرصت عکسهاشون چندتایی اینجا میزارم.ایام به کامتون