سلام و درودی دوباره

صبح تون بخیر و شادی 🌷 

چند روزی میشه که اومدم شهرستان مرخصی، این سری چند روزی زودتر برگشتم. در خونه مون مشغول بنایی هستیم، و شکر خدا دیروز کار ایزوگام هم تموم شد.الحمدالله.ایزوگام ها رو با ریسمان میکشیدم بالا.سخت و نفس گیر بود. کلا کاربنایی همیشه سخته بخصوص برا روز جمعه که وقتی ماسه رو با طناب نکشیدم میرفت بالا پشت بوم. اول داداشم گفت بیا سر بوم. منتها چون سرم گیج رفت ترجیح دادم از پایین کار انجام بدم. اینجوری که طناب با یه سطل بود من توش ماسه میکردم و سر قلاب طناب بهش، وصل میشد و بعد میکشیدم بالا. راحت یه نیسان بار بود که بیچاره شدم تا تموم شد😁😁دستام همه تاول زد😁 ولی متاسفانه یه جورایی تا غروب پ. ا. ر. ه شدم 😁

مرسی از دوستانم که اینجا سر میزنن، روزتون بخیر و ببخشید درهم برهم نوشتم 🙏🙏