سلام دوستان عزیزم
دیشب ساعت 8/5شب رسیدم شهرستان،
دیدن خانواده و عزیزانم چقدر لذتبخشه،چون از قبل نگفته بودم بهشون، اهل خونه از دیدنم سوپرایز شدن و خیلی خوشحال شدن.
یه کم که خونه بودم و چایی خوردم، با ماشینم رفتم خونه داداشم تا جویای حالش بشم بابت آسیب دستش. شکر خدا بهتره،
کلی هم با بچه هاش بازی کردم. خدا همه عزیزان رو حفظ کنه و سلامت باشن
شب که برگشتم خونه دیدم هوا گرمه و گفتم بزار برم بالا پشت بوم بخوابمم
اومدم زیرانداز پهن کردم و رختخواب انداختم آخه که چه هوایی داره. الانم درحالی که دراز کشیدم از زیر پتو دارم براتون پست میزارم 😁😁
عکسهای دیروز براتون میزارم. روزتون بخیر 🙏